به گزارش خبرگزاری حوزه، دکتر مریم برادران، نویسنده کتاب «نا» در جلسه نقد این کتاب که در انتشارات بهنشر تهران برگزار شد، از نقد این کتاب ابراز خشنودی کرد و گفت: بیش از آنکه به فکر پاسخ گفتن به نقدهای انجام شده باشم، این نقدها مرا به یک بازنگری در خود و اندیشههایم وا میدارد و امیدوارم بتوانم در نوشتههای آتی خود مطالب مفیدی که میآموزم را به کار ببرم که این نقدها باعث رشد بنده خواهد بود.
وی درباره اینکه چرا شهید صدر به اندازهای که انتظار داریم معمولی نیست و باید رفتارهای عادیتری از او ببینیم ابراز داشت: این یکی از سؤالات بنده نیز درباره شهید صدر بوده است که مدام این سؤال مطرح میشد که در مقدمه هم سعی کردم که محدودیتها و شیوه کار خود را بگویم تا قضاوت خواننده را منطقیتر کنم همین بود؛ من تنها با اسناد و گفتوگوی خودم با پژوهشگاه مواجه بودم و حتی گفتوگو با فاطمه خانم خیلی محدود بود و سعی کردم از محدودیتهای خود حداکثر استفاده را ببرم.
خانم برادران تصریح کرد: آنچه که به دست آوردم همین بود که ارائه شد، هرچند در حد امکان سعی کردهام که صدر یک انسان خیلی طبیعی باشد؛ همانطور که گفته شد، هنوز در جامعه ما ورود به زندگی شخصی علما خوشایند نیست؛ منتها جاهایی سعی کردم که این کار را آنقدر که اطلاعاتی داشتم انجام دهم.
نویسنده کتاب «نا» مثال زد: جایی که اسباب کشی میکنند و صدر گوشهای نشسته است و کار خود را میکند؛ یکی از سؤالات این بود که این نشان دهنده مشارکت نکردن این فرد نیست؟ و این بد نیست؟ من گفتم که این بوده است و باید باشد. دغدغههای ذهنی او برایش اولویت است، کما اینکه وقتی به ماه عسل میرود همچنان همین است و خود صدر است و اولویتهایش با همسرش متفاوت است.
وی اظهار داشت: جایی چنین رگههایی وجود دارد که خود بنده به این مسائل نقد دارم؛ یک جاهایی با شهید صدر درگیر میشدم، حتی در لوزی پختنی که همسرشان داشتند و خیلی خوشحال شدم که همسرش برنده شد، چرا همیشه باید حرف شهید صدر باشد؟ با همه مهربانی که دارد روی اصول خود میایستد که خیلی جاها در زندگی عادی ما خیلی خوشایند نیست؛ زندگی این افراد خیلی هم آسان نیست؛ این زهد در زندگی عادی اصلاً راحت نیست.
خانم برادران با ابراز تأسف از اینکه نتوانسته است به اطلاعات بیشتری دست پیدا کند تصریح کرد: بسیار طبیعی است که نقد به این کتاب زیاد باشد، و من باید این نقدها را بپذیرم؛ شاید اگر نگاهم را بر این میگذاشتم که هدفم صدر شناسی و معرفی این شخصیت است، زمانم را باز میگذاشتم و قصه چیز دیگری میشد؛ زندگی حرفهای من با چنین قسمتی از زندگی تفاوتی دارد؛ وقتی وارد نوشتن میشوم محدودههایی برای خودم تعریف میکنم، علاوه بر اینکه محدودههای خودم، این را بر قصه بار میکند.
نویسنده کتاب «نا» درباره خود گفت: من سیاسی نیستم، سیاست را بلد نیستم، سیاست را نخواندهام، بنابراین وقتی سراغ افرادی میروم که یک مقدار جنبه سیاسی دارند، خیلی راحت به مخاطب خود میگویم و خودم ابا دارم وارد این محدوده شوم؛ دغدغههای من فرهنگی، اجتماعی و شخصیتی است و قبول دارم که سیاست خیلی بحث مهمی است؛ من شهید صدر را نخواندم، و یکی از چیزهایی که برای من مهم بود، خواندن این آدم برای ورود به شهید صدر است، الان سعی میکنم بخوانم و در پروژههای دانشجویی که در اطرافم هستند، فرصتی را فراهم میکنم که شهید را بخوانیم، بفهمیم و درباره او گفتوگو کنیم.
وی نقص خود در پرداختن به وجه سیاسی شهید صدر را پذیرفت و ابراز داشت: این موضوع را سخت پذیرفتم، اما بهتر از من هم میتوانست انتخابهایی وجود داشته باشد؛ شاید کسی که صدر را مرور کرده است، دیدگاههای خاصی دارد یا دلایل ویژهای برای ورود به این نگاهش داشته است، قطعاً میتوانسته است چیزهای بهتری خلق کند، و این مسأله غیر قابل انکار است.
خانم برادران با انتقاد از اینکه چرا شهید صدر در دانشگاهها نیست گفت: همه میدانیم که خیلی از مسائل ابتدای انقلاب وامدار این شخصیت است اما چرا درباره این فرد صحبت نمیشود؛ این انگیزه من درباره ورود به این موضوع بود که میبینم اکنون گفتوگو میشود، دانشجو میخواند و از من میپرسد، این برای من خوشایند است و میتواند نقطه شروع باشد؛ ادعایی ندارم و دوست دارم که اگر فرصتی باشد این کار را تکمیلتر کنم.
نویسنده کتاب «نا» درباره پرهیز خود از ورود به حاشیههای زندگی شهید صدر اظهار داشت: درست یا غلط، استراتژی هر کسی، استراتژی او است و قابل نقد است؛ یکی هم اینکه دنیای امروز کم مطالعه است و موضوعات خاصی مانند این آدمها دارای اقبال کمتری است، بنابراین کم گویی و خوش گویی یک استراتژی برای ورود به این دنیا است.
وی تنها حوزویان را هدف این کتاب در نگارش ندانست و گفت: امروز آدمهای پر دغدغه غیر حوزوی برایشان سؤال میشود و درباره این دانشمند تحقیق میکنند؛ همین گفتوگو درباره این کتاب بسیار مهم است؛ نقدهای جدی بهترین اتفاقات زندگی یک کتاب هستند، به شرط اینکه بیغرض و باب گفتوگو باشند؛ یک طرفه نباشند، واقعی و با شواهد باشند و بتوان درباره آنها گفتوگو کرد تا راههای اصلاحی را ایجاد کند.
خانم برادران درباره متن نامهها اظهار داشت: من به سندیت مطالب اعتقاد دارم، بنابراین متن نامهها متن نامه است و در آنها دستکاری نکردم و سعی میکنم که در اسناد ویرایش نشود؛ خوب بود که خود سند هم باشد که در صفحهآرایی صلاح نبود و من همراهی کردم.
نویسنده کتاب «نا» از دریافت نظرات مختلف تشکر کرد و گفت: برخی برداشتهای شاعرانه، پرسشگرانه، عصبانیتهای متفاوت دارند که همه اینها به من میگوید که این متن بی لایه نیست، اما امیدوارم که از سطح شاعرانگی عبور شود و اگر این متن باعث شده است که فرد در سطح شاعرانگی بماند امیدوارم بتوانم این را اصلاح کنم.
وی کتاب «نا» را یک باب برای آشنایی با شهید صدر توصیف و تصریح کرد: به متون عربی هم وارد شدم، قصدم نوشتن حداکثر ۱۵۰ صفحه بود. درباره شهید صدر مطالعه میکنم اما هیچ پیشبینی از آینده ندارم که کار دیگری در این زمینه خواهم داشت یا نه.
خانم برادران از پایش نظرات درباره این کتاب قدردانی کرد و گفت: امیدوارم این کار پژوهشگاه شهید صدر درباره کتابهای دیگر هم انجام شود. جریان نقد در جامعه ما خیلی ضعیف است؛ اگر این اتفاق رخ بدهد، اتفاقات بزرگتری برای نویسندگان و خوانندگان خواهد افتاد. این نقدها در متنهای بعدی نویسندگان تأثیرگذار است.
همچنین در این نشست، حجتالاسلاموالمسلمین احمد رهدار، رئیس مؤسسۀ مطالعاتی تحقیقاتی فتوح اندیشه نیز به ایراد سخن پرداخت و گفت: زیبایی متن و احساسی که در کلمات هست باعث شده است که همه زیباییهای لازم را داشته باشد.
وی کتاب «نا» را ماندگار و خواندنی توصیف کرد و ابراز داشت: این کتاب باعث نشاط معنوی میشود و خواننده همراه با کلمات با نویسنده میآید و در متن زندگی شهید صدر قرار میگیرد.
حجتالاسلام والمسلمین رهدار با اشاره به کتاب دکتر پارسانیا با عنوان «جهانهای علم» اظهار داشت: دکتر پارسانیا در این کتاب توضیح میدهد که علم سه ساحت دارد، ساحت ثبوتی که ساحت تکوین علم است که انسان همه آن تکوینیات را درک نمیکند؛ ساحت بعد ساحت ذهن است، آن بخش از مکنونات تکوین که به وسیله انسان کشف میشود و در ذهن میآِد، علم را از مرحله ثبوت به اثبات آن میکشاند و ساحت ذهن علم را شکل میدهد؛ بخشی از آنچه در ذهن ما هست در ساحت سوم علم تحقق میکند که ساحت عین است.
رئیس مؤسسۀ مطالعاتی تحقیقاتی فتوح اندیشه ادامه داد: آنچه در ساحت ذهن مهم است و روی گزاره معرفتی ارزش میگذارد روش برهان است؛ اگر چه در ذهن از روشهای جدل و مغالطه و شعر استفاده میکنیم، اما در ساحت ذهن متقنترین روش و اصالیترین روش، روش برهان است.
وی ادعای آقای پارسانیا را اینگونه بیان کرد که: برخلاف تصور خیلیها علم در ساحت عینیت خیلی به برهان گره نمیخورد؛ نه اینکه برهان آنجا بی اعتبار است، بلکه میگوید که برهان در کنار یک سری عوامل دیگر که مؤلفههای غیر معرفتی هستند یعنی ماهیت علم در ساحت عین، ترکیبی از مؤلفههای معرفتی و مؤلفههای غیر معرفتی است.
حجتالاسلام والمسلمین رهدار افزود: مؤلفههای غیر معرفتی مانند شهرت، موقعیت شغلی، پول داشتن، جسور بودن است؛ معمولاً در مواجهه با شخصیتهای علمی، از جمله علما، ساحت ذهن علما را کاویدهایم؛ یعنی در کتابها، ایدهها و تئوریهایشان رفتهایم، آن را تحلیل کردهایم و گفتهایم که خاستگاه و زمینههای تاریخی این نظریه چیست و بعد هم اگر ابتکار و خلاقیتی درباره آن عالم کشف کردهایم از ابتکارات علمی بوده است.
رئیس مؤسسۀ مطالعاتی تحقیقاتی فتوح اندیشه کتاب «نا» را بیش از اینکه بخواهد شهید صدر استاد را توضیح دهد توضیح دهنده شهید صدر عالم معرفی کرد و گفت: این دو اصلاح تخصصی است؛ یعنی گاهی اوقات طلبهها مشورت میکنند که چه بخوانیم، میگویم اگر میخواهی استاد بشوی یک برنامه بدهم و اگر میخواهی امام القوم بشوی برنامه دیگری بدهم.
وی توضیح داد: برای استاد شدن ابتدا رشتهای را مانند الهیات یا کلام انتخاب کنید و بعد بیست سال آن را بخوانید، بعد از ده یا پانزده سال شما در آن رشته دکتری خود را گرفتهاید، اساتید زیادی را دیدهاید، کتابهای عام و خاص آن عرصه را دیدهاید و چند جلد کتاب تألیف کردهاید و نسلی را هم تربیت کردهاید که از یک تا چند ده کتاب هم به جا گذاشتهاید.
حجتالاسلام والمسلمین رهدار ادامه داد: برای امام القوم شدن پیشنهادم این است که شما تا بیست سال چیزی تخصصی نخوانید، تاریخ، تفسیر، حدیث، قرآن، روایات، فلسفه، فقه و اخلاق بخوانید اگر هم خواستید بعد از بیست سال در یک شاخه هم تخصص پیدا کنید منعی ندارد، در این صورت شما امام القوم میشوید.
رئیس مؤسسۀ مطالعاتی تحقیقاتی فتوح اندیشه با تکیه بر مطالب گفته شده خود اظهار داشت: در کتاب «نا» با شهید صدر امام روبرو بودم؛ حتی حوزهها شهید صدر استاد را میشناسند؛ یعنی شهید صدر به مثابه یک نخبه، غیر از شهید صدر به مثابه یک انسان کامل است. نخبه را از وجه نخبگی میبینید اما انسان را از حتی خوابیدنش نظاره میکنید که حتی هیچ وجه معرفتی ندارد، اما در هر حال یک تکهای از پازل زندگی او است. نحوه مواجهه با خانم، بچهها، مأمورانی که به دنبال او میآیند، با شیخ نمانی وفادار، طلبههای فقیر، تجار کویتی و دیگران، همه اینها تکههایی از پازل زندگی او است و شهید صدر برآیند همه اینها است. که شاید دیگران این ویژگیها را نداشته باشد.
وی مطالب کتاب «نا» درباره زندگی شهید صدر را فراتر از حاشیه بلکه متن زندگی شهید صدر توصیف کرد و گفت: اگر این موارد را در متن زندگی شهید صدر نبینیم، کل ساختمان معرفت او را نمیتوانیم درست توضیح دهیم.
حجتالاسلام والمسلمین رهدار ابراز داشت: ظریف کاریهای یک ساختمان در قیمتگذاری آن سهم جدی دارد؛ تمام علوم و ادبیات سنگین و رنگین، بیش از همه جا، در بستر زندگی شخصی فرد، مجال تبلور و ظهور پیدا میکند؛ بستر زندگی یک فرد، بستر تجلی و کاربست اندیشههای او است.
رئیس مؤسسۀ مطالعاتی تحقیقاتی فتوح اندیشه در تعبیر دیگر سخنان گفت: یکی از راههای سنجش صحت و سقم افکار، زندگی فرد است؛ اگر حرفهایش درست باشد بذر آنها باید در زندگی او حاصلی داشته باشد؛ این رابطه کامل نیست اما وثیق است.
وی در بیان یکی از دلایل زیبا بودن متن کتاب «نا» اظهار داشت: این کتاب به نحوی خرق عادت میکند، ما عادت کردهایم که عالمان را با علمشان بسنجیم و کمتر عادت داشتهایم که عالمان را از عمل منتشر، پخش و جزئی شده ایشان بسنجیم؛ مجموعه چند ده سال درس خواندن باید یک جا خود را نشان دهد که اینجا تلاش شده است آنها را نشان دهد و اینجا با شخصیت واقعی شهید صدر روبرو هستید نه شخصیت خاص او.
حجتالاسلام والمسلمین رهدار تصریح کرد: خانم برادران به صورت شهودی و وجودی در صحنهای افتاده است که صحنه را درست حکایت کرده است؛ در حکایتگری همیشه لازم نیست که علم داشته باشید؛ شاید خانم برادران این صحنه را توجه و تصور نداشته است اما کتاب موج میزند؛ کتاب آمیختی از نبوغ و هوش شهید صدر است؛ نبوغ در عرصههای علمی خود را نشان میدهد اما هوش در جزئیات زندگی خود را نشان میدهد؛ انتخاب و عکس العمل یا وضعیت به موقع، مناسب، متوازن، متعادل.
رئیس مؤسسۀ مطالعاتی تحقیقاتی فتوح اندیشه افزود: شخصیت متوازنی از شهید صدر در کتاب «نا» نشان داده شده است که دوست داشتنی است؛ هر کس این کتاب را بخواند عاشق ایشان میشود؛ ممکن است که یک نظریه شهید صدر را به صورت فنی بیان کنیم، اما وقتی بیان کنیم، مخاطب ما اینگونه برداشت کند که خیلی سخت گفته است و ما نفهمیدیم و این آخرین ارتباط او با شهید صدر است، در حالی که نویسنده این کتاب گشتی روی کلیدواژههای ذهنی شهید صدر داشته است با تعمد بر وارد نشدن به آنها که ذهن مخاطب را در عالم ذهنی شهید صدر درگیر کرده است که از دلایل موفقیت این کتاب است.
وی در بیان ملاحظات خود درباره کتاب «نا» ابراز داشت: خانم برادران با اندیشههای تخصصی شهید صدر آشنا نبوده است و به خاطر این ناآشنایی، سر اندیشههای خاص ایشان درنگ هم نکرده است؛ گاهی اوقات میگوییم که این اندیشه خوبی است و در گیومه هم میآورد که خاص است.
حجتالاسلام والمسلمین رهدار درباره معنای درنگ نکردن نویسنده در اندیشههای خاص شهید صدر توضیح داد: اگر از خانم برادران در وجه اندیشگی شهید صدر بخواهیم که این عالم را در پنج کلید واژه علمی توضیح دهند، احتمالاً نمیتوانند؛ کلیدواژههایی که میتوانیم شهید صدر را در ذهنمان نگه داریم برجسته نشده است؛ اگر با کسی که با اندیشههای شهید صدر آشنا بود، چون شهید صدر به این علت برای خانم برادران و خیلی از ما عزیز است، به این خاطر است که یک متفکر خاص دینی است، زعامت اجتماعی و دینی را هم قبول کرده است و لیاقت شهادت را هم داشته است که خصیصه اولی و خاص شهید صدر خصیصه علمی ایشان است.
رئیس مؤسسۀ مطالعاتی تحقیقاتی فتوح اندیشه تأکید کرد: جا داشت که درباره شخصیت علمی شهید صدر میشد که چند کلید واژه از ایشان برجسته شود که میتوانسته است در سبک و سیاق کتاب جلو برود؛ برای مثال عکسها و نگاشتههای کنار عکسها به گونهای انتخاب شود که آن کلید واژهها بالا بیاید. که در آن صورت علاوه بر مخاطب عموم این کتاب برای خواندن خواص خواندنیتری میشد.
وی ابراز داشت: شهید صدر یک جوهره و یک ذات دارد که تجلیاتی در عوارض زندگی او دارد؛ من این درنگ را خیلی پررنگ ندیدم؛ یک جاهایی کتیشنهایی هستند که نشان میدهد در ذهن نویسنده پررنگ بوده است؛ اما این کتیشنها اینقدر زیاد هستند که دوباره گم میشود.
حجتالاسلام والمسلمین رهدار در بیان نکتهای دیگر در نقد کتاب «نا» اظهار داشت: عقل و هوش شهید صدر در عین حال حجاب چیزهای دیگری از شهید صدر شده است؛ حق ما است که بدانیم مسیری که آمدهایم کجا کم و کجا زیاد بوده است؛ من در سراسر کتاب، یک جایی که نشان از نقصی از شهید صدر باشد ندیدم؛ خواهان این نیستم که حتماً نقدهایش باشد و نقصهایش باشد، اما من با یک انسان روبرو هستم؛ ارزش انسان چیزی است که در کنار این خطاها دیده شود.
رئیس مؤسسۀ مطالعاتی تحقیقاتی فتوح اندیشه افزود: هیچ خطایی از شهید صدر در کتاب «نا» نبود که احتمال زیاد در واقعیت وجود داشته است؛ یا شما همسر محترم ایشان را استنطاق نکردهاید یا ایشان در مغناطیس عشق آن شهید است و عشق حسب روایات چشم انسان را بر روی عیوب میبندد و کور میکند؛ چیزهایی که گفته نشده است؛ کاش کمی به این فکر کنیم که اگر شهید صدر را بخواهیم انسانتر توضیح بدهیم، خطاهایش و اشتباهاتش او را شیرینتر کند.
وی در اشارهای به کتاب «مرزبان اندیشه» درباره علامه جعفری گفت: من با کتابهای مرحوم علامه جعفری مأنوس بودم، این کتاب چیزهای دیگری از علامه جعفری به من گفت، من علامه جعفری را همواره یک فیلسوف دیده بودم؛ فیلسوف زیادی مبانی فلسفی خود را از نهج البلاغه حضرت علی (ع) گرفته بود؛ هیچ موقع احساس نمیکردم که اگر یک زمان بخواهم از عرفان صحبت کنم سراغ علامه جعفری بروم؛ کما اینکه وقتی بخواهم از قلههای فقه حرف بزنم به ذهنم نمیآید که سراغ مرحوم علامه طباطبایی بروم؛ در حالی که فقیه است.
حجتالاسلام والمسلمین رهدار ادامه داد: در کتاب «مرزبان اندیشه» لایههای عرفانی علامه جعفری بیان شده است، زیاد هم بیان شده است؛ احساس کردم که خودش یک پروژه است؛ یعنی یک حیث شخصیتی است؛ در بعضی از جاها احساس کردم که خاص است؛ یعنی ما در تاریخ سلوک معنوی خود کم شخصیتی داریم که یک حیث وجود بسیطشان کنده شود و راهبر یک حیث دیگر وجودشان بشود. که چنین خاطرهای را نقل کردهاند که در این کتاب آمده است.
رئیس مؤسسۀ مطالعاتی تحقیقاتی فتوح اندیشه در ادامه نقد خود از کتاب «نا» ابراز داشت: دوست داشتم از جلوههای خاص عرفان شهید صدر ببینم؛ برای این بزرگواران که خودشان را در علم و خدمت ممحض میکنند، هر کاری که میکنند در دستگاه الهی و حتی ذهنیت معرفتی خودشان مصداق عرفان است؛ عرفانی که اینجا میگویم معنی خاص و دسپلین عرفان است که چیزی است که تنها دسپلین عرفان آن را تعیین میکند و توضیح میدهد؛ احساس کردم که آنجا نبوده است.
وی افزود: این حیث زهد شهید صدر در خیلی از عالمان دیگر هم هست، اما شهید صدر انسان خیلی خاصی است؛ کسی که هجده سالگی درس خارج شروع میکند، در سن من از دنیا رفته است، اما در عین حال عالمی را جذب کرده است، او نیست؛ نمیدانم چرا در کتاب متن پایبند به شهید صدر است و یک قدم به عقبتر برود به سمت کسی که شهید صدر را شهید صدر کرده است؛ جز گذرا از آیتالله خوئی و امام چیزی نیست. شهید صدر جزئیات حیات خود را با رفتن در جزئیات زندگی افراد دیگری کسب کرده است که آن آدمها غایب هستند.
حجتالاسلام والمسلمین رهدار تصریح کرد: قبل از شهید صدر در متن پررنگ نیست و شهید صدر در پرانتز توضیح داده شده است و اینطور نیست که به بهانه خواندن این کتاب که من عاشق شهید صدر میشوم عاشق آیتالله خوئی و حضرت امام هم بشوم که این اتفاق نیفتاده بود که شاید با کمی ظرافتی که از جنس ظرافتهای جای جای این کتاب این نتیجهها هم میتوانست حاصل شود.
آقای میثم رشیدی، نویسنده و فعال رسانهای نیز در این جلسه جلسه نقد کتاب از مثبت نبودن نظرش درباره این کتاب خبر داد و گفت: نخست اینکه ما روایت درباره شخصیتهای مهم معاصر کم داریم؛ روایت به این معنی که یک کتاب ادبی، خوشخوان، خوش ریتم و یک مقدار هم سر خوش و جوانانه که شخصیتهای مهم معاصر را برای مخاطبان امروزی که آن آدمها را ندیدهاند روایت کند؛ به اصطلاح به این مخاطبان نسل سومیها میگویند.
رشیدی ادامه داد: درباره شهید مطهری، شهید بهشتی و حتی درباره امام خمینی (ره) از دید آدمهایی که امام را ندیدهاند و تنها با آثار قلمی و آثار تشکیل حکومت اسلامی درگیر بودهاند و اینها را چشیدهاند چنین کتابی وجود ندارد.
وی کمکاری را تنها از سوی نویسندگان ندانست و ابراز داشت: چند سال پیش کتابی با عنوان «بیخمینی» نوشتم که هنوز مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) مجوز چاپ این کتاب را نداده است؛ همیشه مشکلاتی وجود دارد که نمیگذارند صدای دیگری شنیده شود و روایتی مطرح شود.
این نویسنده و فعال رسانهای با تأکید بر فقر روایت در کشور اظهار داشت: در این بین از یک آدم مهم که از نمای باز و بیرون میدانیم که آدم مهمی است میخواهیم این فرد را مطالعه کنیم که از این جهت کار پژوهشگاه تخصصی شهید صدر درخور تقدیر است که باید درباره دیگر شخصیتها، وقایع و رویدادها صورت بگیرد که این میتواند یک شروع باشد.
رشیدی از شناخت کم خود و نخواندن آثارش صحبت و تصریح کرد: از این جهت که آشنایی زیادی با شهید صدر ندارم، میتوانم ناقد خوبی برای این کتاب باشم که آیا این کتاب میتواند مرا با شهید صدر آشنا کند یا نه؛ وقتی این کتاب درباره یک شخصیت نوشته میشود، ما را باید از نمای دور به یک نمای نزدیک ببرد، یعنی ما باید یک کتاب پرتره بخوانیم، یعنی فردی را از دور میبینیم، یک مقدار او را نزدیکتر میآوری، به طوری که در یک زمینه نزدیکتری کل بدنش را میبینید؛ ولی هنوز پرتره نیست؛ اما انتظار ما این بود که با مسأله و زندگی شهید صدر نزدیک بشویم ولی این درگیری اتفاق نمیافتد.
وی در بیان دلیل خود از نزدیک نشدن این کتاب به زندگی شهید صدر گفت: درگیری زمانی اتفاق میافتد که من خودم را درگیر آن ماجرا ببینم؛ ما خیلی در آن ماجراهایی که شهید صدر با آن درگیر بوده است درگیر نمیشویم؛ چه در پروژههای علمی، چه در حرکتهای سیاسی و چه حتی در زندگی شخصی و خانوادگیاش که نویسنده یک مقدار میتوانست از لایه روایت زنان نزدیکتر شود و ما را با فاصله نزدیکتری با این شخصیت آشنا کند که در همه اینها یک خدشهها و دستاندازهایی وجود دارد.
این نویسنده و فعال رسانهای مثال زد: در چند جای کتاب گفته میشود که شهید صدر کتابهایی را به اسم فلسفتنا، اقتصادنا یا مجتمعنا که میخواستند بنویسند؛ اما ما با این کتابها آشنا نمیشویم یعنی کتاب رسم آشنایی در نمیاندازد که من از شهید صدر که چهار کتاب دارم به سید موسی صدر، شاگردش و آدمهای دیگر هست میخوانم، به اندازه آن نامه با مسأله شهید صدر در آن قصه و آن سطح درگیر میشوم، اما درباره فلسفتنا خیلی درگیر موضوع کتاب نمیشوم؛ یک موقع میگویید که کتاب سراسر نبوغ است و سر و صدا کرده است؛ به واسطه آن کتاب آثار اجتماعی پدید آمده است؛ اما من آن کتاب را لمس نمیکنم؛ من همه این حرفها را میشنوم؛ اما هیچ کدام از این حرفها را حس نمیکنم؛ چون دقیقاً متوجه نمیشوم که این کتابهای مهم شهید صدر چکار میکند.
رشیدی درباره انتظارات خود گفت: حرفم این نیست که باید به حجم کتاب افزوده میشد، بلکه باید به غنای ادبی آن افزوده میشد؛ ادبیات یعنی چگونگی بیان یک واقعه، واقعه بیان میشود که شهید صدر این کتابها را نوشته است، اما چگونگی آن برای من بیان نمیشود؛ یعنی این کتاب کاری نمیکند که من به خود، متن و کار علمی آن کتابها نزدیکتر شوم.
وی درباره نبوغ و نخبه بودن شهید صدر که در کتاب «نا» اشاره شده است ابراز داشت: من باید این نبوغ را در ماجراها را ببینم؛ کسی میآید سؤالی از ایشان میپرسد، میگوید که تا اینجا نظر سید خوئی هست و از اینجا به بعد نظر من است؛ هیچ کدام را نمیبینم؛ یعنی نه سؤال را میبینم، نه پاسخها را؛ موضوع ادبیات این است، من باید آن سؤال را ببینم، و پاسخها را ببینم و در حد یک موضوع و سؤال با اندیشههای شهید صدر درگیر شوم که این اتفاق نمیافتد.
خانم معصومه رامهرمزی، نویسنده و خاطرهنگار نیز دیگر ناقد این جلسه بود و با اشاره به جملاتی از شروع کتاب «نا» گفت: با شروع مطالعه این کتاب با مهندسی زیبای خانم برادران، وارد جهان یک مرد نابغه، نخبه و یکی از بزرگترین علمای جهان تشیع میشویم.
این نویسنده شروع و پایان این کتاب را شبیه به هم و جذاب عنوان کرد و اظهار داشت: خانم برادران درباره این شروع و پایان طعنهها و نقدها خواهند شنید.
وی بررسی کتاب را از دو منظر محتوا و ساختار، فرم و شکل کار تقسیمبندی کرد و افزود: از نظر محتوا به قطع کاری است که باید میشده است و یکی از غفلتهای فرهنگی ما است که بسیار دیر انجام شده است؛ هرچند چنین کارهایی بوده است اما باید بیشتر سراغ این موضوعات و سوژهها رفت، چون جامعه به شدت به این موارد نیاز دارد.
رامهرمزی درباره محتوا ادامه داد: یعنی هر سوژه و موضوعی باید نسبت و رابطهای با نویسنده داشته باشد؛ تجربه و توان خانم برادران میتوانسته است او را گزینهای برای نوشتن این کار معرفی کند که انتخاب بسیار شایستهای بوده است؛ چون ما با شخصیتی روبرو هستیم که فراتر از عالم بودن، یک شخصیت تفکر محور است، یک شخصیت مسأله محور و نخبه است؛ شخصیتی بسیار خاص است و کار برای این شخصیت کسی را میخواهد که قدر این تفکر را بداند و تفکر برایش جایگاهی ویژه داشته باشد. بنابراین این انتخاب بسیار درست و شایسته بوده است.
این نویسنده در بیان نکتهای دیگر در بحث محتوا ابراز داشت: نثر روان و گویای کتاب، چینش به ظاهر ساده اطلاعات، خواننده را به این سوء تفاهم نیاندازد که ساده نوشته شده است؛ فاصله تا موضوع حدود نیم قرن است که این کار را بسیار دشوار میکند؛ این کتاب محصول مطالعه و اندیشه در متون و اسناد بسیاری بوده است و این فاصله زمانی و جغرافیایی دست نویسنده را از دسترسی به بسیاری از ابزارهای پژوهشی بسته نگه میدارد.
وی افزود: راحتی در خوانش و آسانی درک معنا در متن به راحتی به دست نمیآید و متن به راحتی صیقل نمیخورد و شفاف نمیشود؛ در هر متنی که سادهتر خوانده میشود کار دشوارتری انجام شده است و سختیهای بسیار زیادی را پشت سر گذاشته است. تا بتوانیم در ۲۱۶ صفحه جهان شهید صدر را تجربه کنیم.
رامهرمزی محتوا را از منظر تربیتی و الگوپردازی متن موفقی ارزیابی کرد و گفت: در این موفقیت خانم برادران، آقای مؤذنی، خانم نقوی، خانواده صدر، همسر صدر که در مقدمه خانم برادران به ایشان اشاره کرده است، همه در این موفقیت سهیم هستند؛ کتابهایی که نویسندگان قبل نوشتهاند، همه کمک کرده است که ما الگوی یک مرد بزرگ را در کتاب ببینیم.
این نویسنده به مواردی از این کتاب که توجهش را جلب کرده است و به عنوان یک خواننده از خود پرسیده آیا میتوان مانند صدر بود اشاره کرد: میتوانم مانند او متفکر باشم، چون صدر مهربان بودن با خانواده، چون صدر عاطفی بودن با شاگرد، چون صدر فکر کردن، وقت گذاشتن برای مطالعه، ساده زیستن، بی اعتنایی به دنیا، شجاعت، فداکاری برای جهان بهتری که آرزوی صدر است و میخواهد به آن برسد.
وی بحث عاطفی بودن و عاشق بودن شهید صدر را مورد توجه قرار داد و گفت: شاید برای برخی چنین توجهی به شهید صدر خوش نیاید؛ اشتباه رایجی در جهان پیرامونی ما است که همیشه فکر میکنیم آدمهای بزرگ را باید تنها از منظر تواناییهای سیاسی، اجتماعی و علمی بررسی کنیم، در حالی که ارتباط با انسانهای دیگر، بحثهایی که در مسائل تربیتی و زندگی عادی وجود دارد بسیار بسیار مهم است.
رامهرمزی درباره توجه به تمام ابعاد زندگی علمای سلف ابراز داشت: در کتابهای دیگر کمتر دیدهام بنویسند که فلان عالم چگونه کنار سفره مینشسته است، ارتباطش با همسر و خانوادهاش چگونه بوده است؛ ولی در این کتاب به جهان صدر وارد شدهایم، چون ابعاد دیگر زندگی شهید صدر را هم میبینیم که مانند زنجیر به هم متصل شدهاند و ارتباط دارند.
این نویسنده خصائل انسانی را بسیار مهم ارزیابی کرد و گفت: علاقمند بودم که نویسنده در مقدمه بگوید نامههایی که از صدر نوشته شده است، آیا برگردان فارسی محض است یا برداشتهای نویسنده از نامههایی است که به به شاگردان، استاد یا دیگران که به آنها عشق میورزد نوشته شده است.
وی این کتاب را سبک زندگی اسلامی از شهید صدر توصیف کرد و اظهار داشت: نیاز امروز ما است که سبک زندگی بزرگان را ببینیم؛ این سبک زندگی است در فرهنگ تأثیرگذار است.
رامهرمزی علت موفقیت کتاب «نا» را تنها محتوای اصیل و ماندگار آن ندانست و گفت: کتابهای زیادی داریم که محتوای بسیار خوبی دارد اما موفق نیستند؛ نکتههایی در فرم، زبان و ساختار کتاب است که باعث موفقیت این کتاب شده است.
این نویسنده کتاب نا را برخوردار از زبان روز ارزیابی کرد و افزود: این کتاب زبان سنتی و کلیشه و شعاری ندارد؛ داستان به شکلی زنجیروار حوادث را به هم گره زده است؛ تنوعات موضوعات تاریخی، سیاسی، انتفاضه عراق، انقلاب ۵۷ و مسائل بسیار دیگری در کار وجود دارد؛ ارتباط دو عموزاده و مسائل خانوادگی و دیگر مسائل مانند فرشی زیبا طوری به هم بافته شده است و رنگارنگ مینماید که هر کس در جای خود دیده میشود.
وی اضافه کرد: درستی ساختار و ظرافت معنا و زبان در کنار هم توانسته است یک محتوای خوب را ارائه بدهد؛ ظرفیتهای زبانی در ساحت معنا بسیار زیاد است؛ هم آوایی کلمات، ضرب آهنگ جملات، همه نشان دهنده توانایی خانم برادران در شناخت از کلمات و واژهها است.
رامهرمزی در نگاه منتقدانه خود گفت: این سرعت و ریتم تند کتاب و آمدن همه حوادث در کنار هم یک نقد جدی در متن است؛ شاید باید آرامتر بود یا کتاب دو جلدی میشد یا تعداد صفحات بیشتر میشد؛ البته که خانم برادران کتابهای حجیم نمینویسند و اطلاعات کم بوده است؛ فاصله زمانی و جغرافیایی بسیار بوده است؛ فرصت را مغتنم شمردهاند و از هر آنچه بوده است استفاده کردهاند و چیزی را کم نگذاشتهاند.
این نویسنده نقد خود را از منظری نقطهای قوت دانست و ابراز داشت: من در کتاب «نا» با اقیانوسی روبرو هستم که در عین حال که عمیق است، اما به خاطر شفافیت میتوان کف آن را دید؛ متن بسیار سؤال و ابهام دارد، اما خواننده در همانجا که با سؤال روبرو است در معنای متن به زحمت نمیافتد، یعنی برای فهم دشواری ندارد و به حتم اتفاقی در این کتاب افتاده است که شاید برگرفته از روح بزرگ شهید صدر و نیت خوب نویسنده است که این کتاب خواننده را وادار میکند که فکر و مطالعه کند تا به پاسخ سؤالات خود برسد.
وی پیشنهاد داد: در کتابهای مهمی مانند کتاب محمد باقر صدر، میتوانیم مستند داشته باشیم، میتوانیم آرشیو اطلاعاتی و دادهای داشته باشیم؛ در کنار این کتاب یک توضیحنامه یا برطرف کننده ابهامات را داشته باشیم.
خانم رامهرمزی احتمال داد: شاید نویسنده نخواسته است کتاب از روایت داستانی و زنجیرهوار که با وجود حوادث بسیار، قصه تا آخر نقطه اشتراک متن است و خواننده را با خود میکشد، نمیخواستند که این کتاب به شکلی در آید که به تاریخ شفاهی یا خاطرهگویی نزدیک شود؛ یعنی سرگذشت نامه نویسی در این متن، شکل، ساختار و محتوای آن حفظ شود، تا مخاطب عام به راحتی این کتاب را بخواند؛ چون ضمائم و پاورقیهای زیاد کتاب را برای پژوهشگران نشان میدهد، اما اینجا کتاب توانسته است در محتوا، شکل و ظاهر، با عکسها و تعابیر زیبا توانسته است مخاطب عام را جذب کند.
این نویسنده با قاطعیت بیان کرد: علما و مجتهدین باید این کتاب را بخوانند؛ آنها که مسؤل آگاه سازی و آموزش معارف دینی مردم هستند باید این کتاب را بخوانند؛ یعنی یکی از مخاطبان جدی کتاب آنها هستند؛ که ببینند یک عالم چگونه دغدغه آگاهسازی جامعه خود را دارد، و این موضوع چقدر برای او مهم است که جان خود را برای این موضوع فدا میکند.
وی جمله «فقه پردازی منهای شناخت انسان معاصر یک پرداخت ناقص و نارسا و ناکافی است» را مورد توجه قرار داد و تصریح کرد: این جمله برای فقهای ما بسیار کلیدی است؛ جملات دیگر بسیار زیبا و کلمات زیبای دیگری وجود دارد که فاطمه و شهید صدر از دو فرهنگ و دو جغرافیا با هم باید زندگی کنند و عشق اینها را یکی کند؛ در جایی محمد باقر صدر میگوید که یکی باید از جان میگذشت و جلو میافتاد که این مردگی عادی شده را تکان بدهد؛ واقعاً این جملات به یاد میمانند، مانند دیالوگهای بعضی فیلمهای سینمایی که شاید شما فیلم را فراموش کنید، اما دیالوگها به یادتان میماند.
رامهرمزی با یادآوری کتاب «هفت روایت خصوصی امام موسی صدر» نوشته خانم جعفریان گفت: خانم برادران و جعفریان دو بانوی اهل تفکر، توانستند با کتابهای خوبی که نوشتند، دو شخصیت بزرگ جهان تشیع را به ما و جامعه معرفی کنند و هر دو در این مسیر سختیهای زیادی کشیدند که موجب افتخار بانوان جامعه ما هستند که احیاگر اندیشه بزرگ خاندان صدر شدند.